معنی طلیعه گر - جستجوی لغت در جدول جو
طلیعه گر
آغازگر
ادامه...
آغازگر
فرهنگ واژه مترادف متضاد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
طیره گر
(طَ / طِ رَ / رِ گَ)
خشمگر. خشمگن. خشمگین:
گفتا چو منی را چه دهی دیدۀ طیره
نفرین بچنین طیره گر خیره نگر بر.
سوزنی
ادامه...
خشمگر. خشمگن. خشمگین:
گفتا چو منی را چه دهی دیدۀ طیره
نفرین بچنین طیره گر خیره نگر بر.
سوزنی
لغت نامه دهخدا
تصویر طیره گر
طیره گر
خشمناک خشم آلود غضبناک
ادامه...
خشمناک خشم آلود غضبناک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویر طلیعه گاه
طلیعه گاه
محل طلیعه جایگاه طلیعه
ادامه...
محل طلیعه جایگاه طلیعه
فرهنگ لغت هوشیار